کد خبر: 1324050
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۴۰۴ - ۲۳:۵۹
مصطفی قربانی
پایان یافتن مهلت برجام به‌راستی می‌تواند مصادف با پایان یافتن نقش و جایگاه غرب، اعم از امریکا و اروپا، در منظومه سیاست و روابط خارجی ایران باشد؛ بدین ترتیب که با توجه به نقض‌عهد آشکار امریکا در عدم‌اجرای تعهدات برجامی‌اش و در نهایت، خروج آن از برجام و همچنین، نقض‌عهد سه کشور اروپایی مشارکت‌کننده در برجام در جبران تبعات خروج امریکا از برجام برای ایران و سپس، اصرار آنها بر فعال‌سازی ماشه‌ای که پیش از این، با بی‌عملی آنها درواقع، سالبه به انتفاء موضوع تلقی می‌شد، اساساً دیگر غرب نمی‌تواند جایگاهی در سیاست و روابط خارجی ایران داشته باشد. 
به بیان دیگر، اگر روند بیش از ده ساله انعقاد، اجرا و پایان برجام را مرور کنیم، دو رویکرد متناقض را در آن مشاهده می‌کنیم؛ از یک سو ایرانی را می‌بینیم که صادقانه درصدد حل مسئله با طرف مقابل است، به‌گونه‌ای که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بیش از ۱۰ بار پایبندی ایران به تعهداتش در برجام را اعلام کرد و در طرف مقابل، امریکا و اروپایی را می‌بینیم که نه‌تنها برجام را به‌طور کامل اجرا نکردند، بلکه اجرای آن را منوط به پذیرش ایران برای آغاز مذاکراتی درباره سایر حوزه‌های قدرت آن منوط کردند و در گام بعدی، هم امریکا از برجام خارج شد و هم سه کشور اروپایی، برخلاف قول و قرار‌های مکرر، در راه‌اندازی سازوکار‌های موسوم به اینستکس و SPV با ایران همکاری نکردند. فراتر از این، این کشور‌ها در حمله اخیر رژیم صهیونیستی به ایران، به شیوه‌های مختلف هم با متجاوز ابراز موافقت کردند و هم در زمینه‌های مختلف به کمک آن آمدند و خود امریکا، به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله کرد. در نهایت اینکه، با وجود چنین پیشینه‌ای، آنها در نهایت با وجود ابراز تمایل ایران برای حل مسئله و قرار دادن گزینه‌هایی از سوی ایران برای این منظور بر روی میز مذاکرات، اما سه کشور اروپایی حاضر نشدند که از فعال‌سازی مکانیسم ماشه دست بردارند. طنز ماجرا آنجاست که این کشور‌ها همزمان با فعال‌سازی مکانیسم ماشه از عدم‌پایان یافتن دیپلماسی با ایران سخن گفته و تأکید دارند که فعال شدن ماشه به معنای پایان دیپلماسی با ایران نیست. 
حال با توجه به روند مذکور، اگرچه ایران همواره از دیپلماسی به‌عنوان یک ابزار برای پیشبرد موضوع‌ها و پرونده‌های مختلف بهره می‌برد، اما اکنون دیگر جایی برای اعتماد به طرف‌های غربی و توجه به آنها در منظومه سیاست و روابط خارجی ایران وجود ندارد. واقعیت‌های صحنه به‌خوبی حاوی این گزاره راهبردی برای ایران است که در سیاست و روابط خارجی باید از یک‌جانبه‌گرایی غرب‌محور پرهیز کرده و به توسعه روابط با سایر کشور‌های خارج از منظومه غرب، با اولویت کشور‌های شرقی و همسایه، به‌دلیل اشتراکات تاریخی، تمدنی و قرابت جغرافیایی و همچنین اشتراک در ملاحظات و منافع راهبردی، بپردازد. درواقع، سیاست خارجی ایران باید از شرایط موجود برای تجدیدنظر جدی در قبال غرب، اعم از امریکا و اروپا، بهره ببرد تا بتواند مسیر خسارت‌بار حدود دو قرن اخیر در قبال غرب را اصلاح کند. راه‌حل این مهم نیز ابتدا مزیت‌آفرینی و فرصت‌آفرینی در داخل و سپس، یافتن کشور‌ها و راه‌های جایگزین به‌جای کشور‌های غربی در حوزه برقراری روابط است؛ این جایگزینی، همانگونه که اشاره شد، از مسیر کشور‌های شرقی و همسایه تعریف می‌شود. 
با توجه به آنچه گفته شد، اکنون به‌جای معطل گذاشتن کشور به سرانجام مذاکرات احتمالی با اروپا و امریکا، برای حل مشکلات کشور، باید همزمان با در پیش گرفتن ابتکارات داخلی، گزینه‌های جایگزین غرب در روابط خارجی باید با جدیت پیگیری شود و در صدر توسعه مناسبات قرار گیرد.
برچسب ها: برجام ، اروپا ، غرب
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار